هرکس که هوای نفس شد پیشه از اهلی شیرازی رباعی 552
1. هرکس که هوای نفس شد پیشه او
صد خار بلا روید از اندیشه او
...
1. هرکس که هوای نفس شد پیشه او
صد خار بلا روید از اندیشه او
...
1. زن دوست نداری که بود دشمن تو
واتش فکند همیشه در خرمن تو
...
1. چون سبزه نخست بود همسایه سرو
وز همت او بلند شد پایه سرو
...
1. با اینهمه بی نیازی و حشمت تو
افسوس ز خواری من و عزت تو
...
1. گفتی غرضت ز بندگی چیست بگو
درویشی و کهنه ژندگی چیست بگو
...
1. ای برقع ماه زلف همچون شب تو
جان بر رخ آب خضر از غبغب تو
...
1. ما را همه دم هوای یاریست ز نو
سرمستی عشق گلعذاریست ز نو
...
1. اهلی چو سگ تو شد مشو غافل ازو
هر چند که گردی بودت در دل ازو
...
1. آن دل که نگشته ام دمی خرم ازو
هر روز بتازه دیده ام صد غم ازو
...
1. یارب تو خداوندی و ما بنده همه
رحمی، که ز کرده ایم شرمنده همه
...
1. دشمن چو توانا شود و خونخواره
با او نبود غیر مدارا چاره
...
1. درمعرکه بگریز ز پیکان همه
و اندیشه مکن ز تیر باران همه
...