4 اثر از کوروش نامه افسرالملوک عاملی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوروش نامه افسرالملوک عاملی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار افسرالملوک عاملی / کوروش نامه افسرالملوک عاملی

کوروش نامه افسرالملوک عاملی

1 بسی شادمان گشت کامبوجیا زفتح برادر که در آسیا

2 نموده است و باز آمده سرفراز بدیدار شاه آمده با نیاز

3 ولی در دل از وی بدی بدگمان که خواهند او را کهان و مهان

4 چو بشنید مردم ورا بیشتر همی دوست دارند چون جان و سر

1 بفرمود لشکر بباید کشید سوی مصر تا فتح آید پدید

2 همه مصریان را بکویم بگرز نمانم برایشان دگر بال و وبر

3 بشاهی نکردند بر من سلام نه باج و نه هدیه نه پیک و پیام

4 چو فردا شود روی گردون سفید سوی مصر باید که لشکر کشید

1 وز آن پس بفرمود کامبوجیا دلیران و سر کردگان را بپا

2 بسازید لشگر که فردا بگاه سوی زنگیان راند باید سپاه

3 سپهدار لشکر پیامد بدر بگفتا شهنشاه والا گهر

4 سپه حاضر جنک فرمان تراست بفرمود صفها بسازید راست

1 چو کامبوجیه این خبر را شنید یکی نعره زار از دل کشید

2 جنونش دگر باره بر شد شدید ز مردان نکوهش بسی برشنید

3 همه لشگرش از میان رفته دید خود و افسران زار و افسرده دید

4 چسان کشته آن نوجوان بردیا؟ چگونه کند راز خود برملا؟

1 وزان پس ز سر کردگان هفت تن بشاهی نمودند خود انجمن

2 بگفتند کز ما یکی شهریار شود بر سر تخت گیرد قرار

3 که ایران نباید که ویران شود گله بی نگهبان، پریشان شود

4 بگفتند هفت اسب تازی نژاد ز آخور بیارند در بامداد

1 چو یک چندروزی فراغت نمود شنید آنکه در مصر شورش فزود

2 بفرمود من خودم روم بیدرنگ نباید که با مصر گیرند جنگ

3 ببینید سان سپه مرا بیارید اسب و کلاه مرا

4 خود و چند تن از یلان باسپاه هم از سوی دریا گرفتند راه

1 چو شد جمله ی کار آراسته بهشتی بشد مصر پر خواسته

2 پس آنگه سران سپه را بخواست چه صنعتگران و چه مزدور خواست

3 ز دریای سرخ و ز دریای روم یکی ترعه سازند زین مرز و بوم

4 اگر خاک را برکنی از میان ز دریا بدریا گذر میتوان

1 بسوی سکاها بشد لشکرش کزآن قوم قدری گران بدسرش

2 باطراف قفقار و بحر سیاه که مسکن همی داشتند آن سپاه

3 چو دیدند خود شاه آید بجنگ زمانی نکردند پیشش درنگ

4 همه پشت برشاه وروشان بکوه پناهده برغار هر یک گروه

1 سحر گاه برخاست بانگ خروس تبیره زنان ساز کردند کوس

2 سر ازلانه مرغان خوش خطو خال برون کرده بر جوجگان پروبال

3 که تا کی رود لشگر زنگبار به پرند خوشدل سر شاخسار

4 چو از پشت کُه خسرو خاوران برون کرده سر را چو شاهنشهان

1 یکی نامه بهر سپهبد نوشت بسی آفرین کرد کای خوش سرشت

2 همیشه خداوند یار تو باد ظفر با سعادت کنار تو باد

3 فرستادمت خلعتی شاهوار ابا هدیه و جامه زرنگار

4 کمربند زرین و از کفش زر ز شمشیر هندی دسته گهر

آثار افسرالملوک عاملی

4 اثر از کوروش نامه افسرالملوک عاملی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کوروش نامه افسرالملوک عاملی شعر مورد نظر پیدا کنید.