9 اثر از رباعیات طنز در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رباعیات طنز در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

رباعیات طنز در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 ای آنکه باوج حسن تابنده مهی باروی سفید و گیسوان سیهی

2 بستان ز من این کلاه و بر سر بگذار تا خلق بدانند که صاحب کلهی

1 این تازه کله که داده دلبر ماست چون هدیه دست دوست شد، افسر ماست

2 بوسیدم و بر فرق سرش جا دادم تا خلق بدانند که تاج سر ماست

1 از سیلی غم رخ بنفش آوردم با دل سخن از مشت و درفش آوردم

2 تا پای مبارک ننهد بر سر خاک از دیده برای دوست کفش آوردم

1 خصم تو براه خیر هرگز نرود از کعبه کسی به دیر هرگز نرود

2 من کفش تو را به پای کردم اما در کفش تو پای غیر هرگز نرود

1 در خدمت دوست چادری آوردم وز شدت شرم آب رخ خود بردم

2 زیرا که سراپای مه روشن را در ظلمت ابر تیره پنهان کردم

1 چادر چه عطا کرد به من دلبر من افکند ز مهر سایه اندر سر من

2 زین پس سزد ار دست تولا بزند خورشید فلک به ریشه چادر من

1 روبنده ز من بگیر گر می شنوی از خلق بپوش چهره هر جا که روی

2 دل گفته بپوش رخ ز کوته نظران ترسیده که مشتبه به خورشید شوی

1 تا در بر آن طره روبنده شدم خاک قدمت با مژه روبنده شدم

2 چون مه که ز ابر برقع افکنده به رخ من نیز نهان درون روبنده شدم

1 ای آنکه درون دیده جایت دادم دل را به نثار خاک پایت دادم

2 دیدم که میان خود به موئی بستی ناچار کمربند برایت دادم

1 خواهم بشکر تنگ تو را بشکستن خواهم کمرت را بمیان پیوستن

2 چون نیست دهان نمی توانم گفتن چون نیست میان کجا توانم بستن

ادیب الممالک فراهانی

9 اثر از رباعیات طنز در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر رباعیات طنز در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.