ای آنکه به کنهت از ابوسعید ابوالخیر رباعی 671
1. ای آنکه به کنهت نرسد ادراکی
کونین به پیش کرمت خاشاکی
...
ای از تو به باغ از ابوسعید ابوالخیر رباعی 672
1. ای از تو به باغ هر گلی را رنگی
هر مرغی را زشوق تو آهنگی
...
تا بتوانی بکش از ابوسعید ابوالخیر رباعی 673
1. تا بتوانی بکش به جان بار دلی
می‌کوش که تا شوی ز دل یار دلی
...
از درد تو نیست از ابوسعید ابوالخیر رباعی 674
1. از درد تو نیست چشم خالی ز نمی
هر جا که دلیست شد گرفتار غمی
...
بی پا و سران دشت از ابوسعید ابوالخیر رباعی 675
1. بی پا و سران دشت خون آشامی
مردند ز حسرت و غم ناکامی
...
دل داغ تو دارد از ابوسعید ابوالخیر رباعی 676
1. دل داغ تو دارد ارنه بفروختمی
در دیده تویی و گرنه می‌دوختمی
...
حقا که اگر چو مرغ از ابوسعید ابوالخیر رباعی 677
1. حقا که اگر چو مرغ پر داشتمی
روزی ز تو صد بار خبر داشتمی
...
هستی که عیان نیست از ابوسعید ابوالخیر رباعی 678
1. هستی که عیان نیست روان در شانی
در شان دگر جلوه کند هر آنی
...
گر در طلب گوهر از ابوسعید ابوالخیر رباعی 679
1. گر در طلب گوهر کانی کانی
ور زنده ببوی وصل جانی جانی
...
میدان فراخ و مرد از ابوسعید ابوالخیر رباعی 680
1. میدان فراخ و مرد میدانی نی
مردان جهان چنانکه میدانی نی
...
دردی داریم و سینهٔ از ابوسعید ابوالخیر رباعی 681
1. دردی داریم و سینهٔ بریانی
عشقی داریم و دیدهٔ گریانی
...
گر طاعت خود نقش از ابوسعید ابوالخیر رباعی 682
1. گر طاعت خود نقش کنم بر نانی
و آن نان بنهم پیش سگی بر خوانی
...