عشق آن صفتی نیست از ابوسعید ابوالخیر رباعی 528
1. عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن
وین در به سر الماس نشاید سفتن
...
1. عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن
وین در به سر الماس نشاید سفتن
...
1. از باده بروی شیخ رنگ آوردن
اسلام ز جانب فرنگ آوردن
...
1. تا لعل تو دلفروز خواهد بودن
کارم همه آه و سوز خواهد بودن
...
1. سهلست مرا بر سر خنجر بودن
یا بهر مراد خویش بی سر بودن
...
1. دنیا نسزد ازو مشوش بودن
از سوز غمش دمی در آتش بودن
...
1. در راه خدا حجاب شد یک سو زن
رو جملهٔ کار خویش را یک سو زن
...
1. یا رب تو زخواب ناز بیدارش کن
وز مستی حسن خویش هشیارش کن
...
1. یک لحظه چراغ آرزوهاپف کن
قطع نظر از جمال هر یوسف کن
...
1. خواهی که کسی شوی زهستی کم کن
ناخورده شراب وصل مستی کم کن
...
1. یا رب تو به فضل مشکلم آسان کن
از فضل و کرم درد مرا درمان کن
...
1. یا رب نظری بر من سرگردان کن
لطفی بمن دلشدهٔ حیران کن
...
1. ای غم گذری به کوی بدنامان کن
فکر من سرگشتهٔ بی سامان کن
...