شیدای ترا روح از ابوسعید ابوالخیر رباعی 396
1. شیدای ترا روح مقدس منزل
سودای ترا عقل مجرد محمل
...
1. شیدای ترا روح مقدس منزل
سودای ترا عقل مجرد محمل
...
1. ای عهد تو عهد دوستان سر پل
از مهر تو کین خیزد و از قهر تو ذل
...
1. در باغ کجا روم که نالد بلبل
بی تو چه کنم جلوهٔ سرو و سنبل
...
1. هر نعت که از قبیل خیرست و کمال
باشد ز نعوت ذات پاک متعال
...
1. ای چارده ساله مه که در حسن و جمال
همچون مه چارده رسیدی بکمال
...
1. میرست زدشت خاوران لالهٔ آل
چون دانهٔ اشک عاشقان در مه و سال
...
1. یا رب به علی بن ابی طالب و آل
آن شیر خدا و بر جهان جل جلال
...
1. گر با غم عشق سازگار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل
...
1. هر جا که وجود کرده سیرست ای دل
میدان به یقین که محض خیرست ای دل
...
1. چندت گفتم که دیده بردوز ای دل
در راه بلا فتنه میندوز ای دل
...
1. در عشق چه به ز بردباری ای دل
گویم به تو یک سخن زیاری ای دل
...
1. با خود در وصل تو گشودن مشکل
دل را به فراق آزمودن مشکل
...