1 گشتی به وقوف بر مواقف قانع شد قصد مقاصدت ز مقصد مانع
2 هرگز نشود تا نکنی کشف حجب انوار حقیقت از مطالع طالع
1 یا رب به رسالت رسول الثقلین یا رب به غزا کنندهٔ بدر و حنین
2 عصیان مرا دو حصه کن در عرصات نیمی به حسن ببخش و نیمی به حسین
1 شمعم که همه نهان فرو میگریم میخندم و هر زمان فرو میگریم
2 چون هیچ کس از گریه من آگه نیست خوش خوش بمیان جان فرو میگریم
1 بی شک الفست احد، ازو جوی مدد وز شخص احد به ظاهر آمد احمد
2 در ارض محمد شد و محمود آمد اذ قال الله: قل هو الله احد
1 ای عشق تو مایهٔ جنون دل من حسن رخ تو ریخته خون دل من
2 من دانم و دل که در وصالت چونم کس را چه خبر ز اندرون دل من
1 یک لحظه چراغ آرزوهاپف کن قطع نظر از جمال هر یوسف کن
2 زین شهد یک انگشت به کام تو کشم از لذت اگر مست نگردی تف کن
1 عاشق که غمش بر همه کس ظاهر بود جمعیت او تفرقهٔ خاطر بود
2 در دهر دمی خوش نزده شاد بزیست گویا که دم خوشش دم آخر بود
1 مردان خدا ز خاکدان دگرند مرغان هوا ز آشیان دگرند
2 منگر تو ازین چشم بدیشان کایشان فارغ ز دو کون و در مکان دگرند
1 شبهای دراز ای دریغا بی تو تو خفته بناز ای دریغا بی تو
2 دوری و فراق ای دریغا بی تو من در تک و تاز ای دریغا بی تو
1 بر عود دلم نواخت یک زمزمه عشق زان زمزمهام ز پای تا سر همه عشق
2 حقا که به عهدها نیایم بیرون از عهدهٔ حق گزاری یک دمه عشق