1 ای نالهٔ پیر قرطه پوش از غم تو وی نعرهٔ رند میفروش از غم تو
2 افغان مغان نیرهنوش از غم تو خون دل عاشقان بجوش از غم تو
1 ما قبلهٔ طاعت آن دو رو میدانیم ایمان سر زلف مشکبو میدانیم
2 با این همه دلدار به ما نیکو نیست ما طالع خویش را نکو میدانیم
1 رویت دریای حسن و لعلت مرجان زلفت عنبر صدف دهان در دندان
2 ابرو کشتی و چین پیشانی موج گرداب بلا غبغب و چشمت طوفان
1 جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست در عشق تو بی جسم همی باید زیست
2 از من اثری نماند این عشق ز چیست چون من همه معشوق شدم عاشق کیست
1 درویشانند هر چه هست ایشانند در صفهٔ یار در صف پیشانند
2 خواهی که مس وجود زر گردانی با ایشان باش کیمیا ایشانند
1 ای در طلب تو عالمی در شر و شور نزدیک تو درویش و توانگر همه عور
2 ای با همه در حدیث و گوش همه کر وی با همه در حضور و چشم همه کور
1 پرسید کسی منزل آن مهر گسل گفتم که: دل منست او را منزل
2 گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل
1 دردا که درین زمانهٔ پر غم و درد غبنا که درین دایرهٔ غم پرورد
2 هر روز فراق دوستی باید دید هر لحظه وداع همدمی باید کرد
1 در خدمت تو چو صرف شد عمر دراز گفتم که مگر با تو شوم محرم راز
2 کی دانستم که بعد چندین تک و تاز در تو نرسم وز دو جهان مانم باز
1 چون ذات تو منفی بود ای صاحب هش از نسبت افعال به خود باش خمش
2 شیرین مثلی شنو مکن روی ترش ثبت العرش اولا ثم انقش