در ثورگه ست خانه طالع از ظهیر فاریابی رباعی 85
1. در ثورگه ست خانه طالع شاه
نشگفت اگر سیاه شد چهره ماه
1. در ثورگه ست خانه طالع شاه
نشگفت اگر سیاه شد چهره ماه
1. ای باغ وجود را عمارت کرده
رُمحَت سر بدسگال بار آورده
1. ای زلف توام در تب و تاب افکنده
بر بخت بدم چشم تو خواب افکنده
1. ای چشم من از سیم برت سیمابی
وی اشک من از پسته تو عنابی
1. ای دوست مرا به کام دشمن کردی
دشمن نکند آنچه تو با من کردی
1. ای شمع تو صوفی صفتی پنداری
کاین شش صفت از اهل تصوف داری
1. ای غنچه گل سرشکفتن داری
وی نرگس مست میل خفتن داری
1. نه زهره که از غمت بنالم به کسی
یا از تو شکایتی شکالم به کسی
1. ای نوبت تو گذشته از چرخ بسی
بی نوبت تو مباد عالم نفسی
1. در ده می لعل لاله گون صافی
بگشای ز حلق شیشه خون صافی
1. شخصی دارم دلی خراب اندر وی
جانی دارم هزار تاب اندر وی
1. ای از تو بلند نام شاهنشاهی
بگرفته ز ماه دولتت تا ماهی