11 اثر از قطعات ظهیر فاریابی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ظهیر فاریابی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ظهیر فاریابی / قطعات ظهیر فاریابی

قطعات ظهیر فاریابی

1 بزرگوارا سالی زیادت است که من به جام نظم می مدح تو همی نوشم

2 ندیده ام ز تو نانی چنانک بر گویم نیافته ز تو چیزی چنانک در پوشم

3 به مجلسی که ز جودت مرا سئوال کنند نهاد باید ناچار پنبه در گوشم

4 مباش غافل اگر چه من از شمایل خوب حکیم سیرت و نیکو نهاد و خاموشم

1 خدایگانا سالی زیادت است که من به پای حرص به گرد عراق می بدوم

2 به چشم جز اثر عدل تو نمی بینم به گوش جز خبر جود تو نمی شنوم

3 اگر چه تخم ثنای تو کشته ام لیکن به داس غصه شب و روز ریش می دروم

4 قصیده ای دو کنون نظم کرده ام حالی اگر بداست و گر نیک من بدان گروم

1 افتخار زمانه شمس الدین ای چو عنقا نظیر تو معدوم

2 همچو هد هد بر آستانه تو فلک تند چاپلوس خدوم

3 باز اقبالت آشیان کرده همچو نسرَین در میان نجوم

4 مه که در آشیان دولت تو روز دشمن نیم به سیرت بوم

1 تاج بخش جهان سکندر وقت ای سزاوار افسر و دیهیم

2 از گلستان افسرت هر دم به مشام فلک رسیده نسیم

3 تیرت اندر دل پر آتش خصم رفته گستاخ همچو ابراهیم

4 آسمان در محیط همت تو نقطه ای در میان حلقه جیم

1 ای رسیده مواهب تو به من همچو بوی شفا به بیماران

2 گرچه در خورد همت تو نبود رد نکردم چو خویشتن داران

3 پایه ابر برترست از آنک رد توان کرد سوی او باران

1 خداوندا تویی کز روی رفعت سپهرت تخت زیبد،مِهر،گَژزَن

2 گرفت از گلستان لطف و نطقت همه روی زمین گلزار و گلشن

3 جهان را آن عمارت داد عدلت که از سهو و خطا معصوم شد ظن

4 برای کارزار دشمن تو که چرخش خصم باد و طبع دشمن

1 خدایگانا معلوم رای روشن توست خلوص بندگی و شرط نیک خواهی من

2 نه آن کسم که مرا آن محل و مرتبه هست که کار ملک نکو نگردد از تباهی من

3 من آن گدای سخن پیشه ام که وقت مدیح زنند خوش سخنان لاف پادشاهی من

4 به جان مدح توام زنده و ز روی قیاس سجلّ مدح تو را در خورد گواهی من

1 ای چرخ باد پیشه تواضع کنان چو خاک با فکرت چو آتش و طبع چو آب تو

2 اسباب خیر و شر شده در پرده قضا موقوف حکم نافذ و رای صواب تو

3 گردون که پیش همت تو ذره ای ست،نیست جز سایه بان طلعت چون آفتاب تو

4 دانی که مدتی من رنجور خاکسار خو کرده ام به خدمت خاک جناب تو

1 ندانستم که هرگز تا بدین جای به هر کاری مطوق مردکی تو

2 غلط بودم به کار تو درون در خبر داری که احمق مردکی تو

1 ای گسسته قلاده پروین زهره از بهر عقد بازوی تو

2 به نعیم وجود پر کرده هفت کشور شکم به پهلوی تو

3 نیست در نه خزانه افلاک کسوتی کان رسد به زانوی تو

4 دی مگر اندکی تغیر داشت رای صافی و روی نیکوی تو

آثار ظهیر فاریابی

11 اثر از قطعات ظهیر فاریابی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ظهیر فاریابی شعر مورد نظر پیدا کنید.