22 اثر از قصاید رشیدالدین وطواط در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید رشیدالدین وطواط شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار رشیدالدین وطواط / قصاید رشیدالدین وطواط

قصاید رشیدالدین وطواط

1 چو از حدیقهٔ مینای چرخ سقلاطون نهفته گشت علامات چتر آینه گون

2 ز نقشهای عجیب و ز شکلهای غریب صحیفه های فلک شد چو صحف انگلیون

3 جناح نسر و سلاح سماک هر دو شدند ز دست چرخ مرصع بلؤلو مکنون

4 بحسن روی قمر همچو طلعت لیلی بضعف شکل سها همچو قالب مجنون

1 رمضان آمد و آورد ز فردوس برین صد هزاران مدد خیر بر شاه زمین

2 رمضان ناظم اسباب صیامست و قیام ای همه شادی آن ماه که او هست همین !

3 دیده از هیبت او طایفهٔ شرک فتور گشته از حشمت او قاعدهٔ شرع متین

4 اندرین ماه که از خلد جهان راست بشیر وندرین بخت که بر خیر خرد راست معین

1 قاهر اصحاب بدعت ، ناصر اعلام دین صدر دولت را مغیت و اهل ملت را معین

2 خسرو و غازی ، علاء دولت ،آن شاهی که هست بر سریر مملکت صاحب قران راستین

3 آن خداوندی ، که در هیجا جهاندرخش کین یسر دارد بر یسار و یمن دارد بر یمین

4 کرده جودش روزی اولاد آدم راضمان گشته رایش رونق احوال عالم را ضمین

1 قصر فرخندهٔ کمال‌الدین هست در خرمی چو خلد برین

2 روضهٔ مجد و بیضهٔ دولت کعبهٔ عز و قبلهٔ تمکین

3 در خوشی از نگارخانهٔ او طیره گشته نگارخانهٔ چین

4 از تصاویر او خجل ماند در قصور بهشت حور العین

1 مقتدای همه زمان و زمین شاه غازی، علاء دولت و دین

2 پادشاه بوالمظفر اتسز، آنک هست در حکم او زمان و زمین

3 آنکه اجرام هفت گردون را خدمت اوست پیشه و آیین

4 آنکه شاهان هفت کشور را حضرت او بستر و بالین

1 بتی ، که ماه برد روشنی ز طلعت او ربودن دل عشاق گشته صنعت او

2 چو شب سیاه شود در دو چشم من عالم اگر نبینم روزی جمال طلعت او

3 همیشه سوی وفای ویست رغبت من همیشه سوی جفای منست رغبت او

4 ضمیر دوست قران کرده با عداوت من دل منست قرین گشته با محبت او

1 خوارزمشه ، که هست زمانه غلام او دور سپهر و سیر ستاره بکام او

2 از صورت هلال فلک را بهر مهی در گوش حلقه ایست ، مگر شد غلام او ؟

3 بوده بقای فضل و هنر در بقای او بسته نظام مجد و شرف در نظام او

4 دامی شده فضایل او در فضای ملک وندر فتاده طایر دولت بدام او

1 زهی خلق در لشکر آلای او فلک پست با قدر والای تو

2 زمانه بریده ، جهان دوخته لباس معالی ببالای تو

3 مزین شده گردن و گوش فضل بلفظ چو لؤلوی لالای تو

4 عنان کمالست در دست تو رکاب جلالست در پای تو

1 ای یک غلام تو به گه حرب صد سپاه اندر جوار جاه تو اسلام را پناه

2 مقبل‌ترین عالمی و طالع تو را هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه

3 موج سخاوت تو رسیده به شرق و غرب اوج جلالت تو گذشته ز مهر و ماه

4 روی ولی تو ز وفاق تو شد سفید روی عدوی تو ز خلاف تو شد سپاه

آثار رشیدالدین وطواط

22 اثر از قصاید رشیدالدین وطواط در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید رشیدالدین وطواط شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی