غزلیات در دیوان اشعار طبیب اصفهانی

165 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طبیب اصفهانی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه طبیب اصفهانی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 2 از این مجموعه هستید.

ز چشم خون‌فشان خویش دارم از طبیب اصفهانی غزل 13

1. ز چشم خون‌فشان خویش دارم چشم از آن امشب
که از اشکم روان سازد به کویش کاروان امشب
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دربان نکند جرأت و خاصان از طبیب اصفهانی غزل 14

1. دربان نکند جرأت و خاصان ملک هست
گوید که بسلطان که مرا کار شد از دست؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

رفته عمر و نیم جانی مانده از طبیب اصفهانی غزل 15

1. رفته عمر و نیم جانی مانده است
واپسی از کاروانی مانده است
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دل غمدیده بدنبال کسی افتادست از طبیب اصفهانی غزل 16

1. دل غمدیده بدنبال کسی افتادست
دادخواهی زپی دادرسی افتادست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

از غم لیلی به وادی گرچه از طبیب اصفهانی غزل 17

1. از غم لیلی به وادی گرچه مجنون می‌گریست
گر رموز عشق دانی لیل افزون می‌گریست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ما را دگر زیار؛ تمنا نمانده از طبیب اصفهانی غزل 18

1. ما را دگر زیار؛ تمنا نمانده است
چون طاقت تغافل بیجا نمانده است
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گر چه ما را دسترس بر دامن از طبیب اصفهانی غزل 19

1. گر چه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست
شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

تا بمن از ناز ساقی سرگران از طبیب اصفهانی غزل 20

1. تا بمن از ناز ساقی سرگران افتاده است
همچو شمع محفلم آتش بجان افتاده است
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دیگر دلم خدنگ جفا رانشان از طبیب اصفهانی غزل 21

1. دیگر دلم خدنگ جفا رانشان شدست
جرمی ز من مگر بتو خاطرنشان شدست؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

عشقم آتش زد و از وی اثری از طبیب اصفهانی غزل 22

1. عشقم آتش زد و از وی اثری پیدا نیست
وه ازین آتش پنهان شرری پیدا نیست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

از حال ما چه پرسی ای بیوفا از طبیب اصفهانی غزل 23

1. از حال ما چه پرسی ای بیوفا که چون است
دارم دل خرابی از غصه تو خونست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه