آثار شهریار

صفحه 1 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 ای چشم خمارین ، تو و افسانه نازت وی زلف کمندین ، من و شبهای درازت

2 شبها منم و چشمک محزون ثریا با اشک غم و زمزمه راز و نیازت

3 بازآمدی ای شمع که با جمع نسازی بنشین و به پروانه بده سوز و گدازت

4 گنجینه رازی است به هر مویت و زان موی هر چنبره ماری است به گنجینه رازت

1 هیچ آفریده‌ای به جمال فریده نیست این لطف و این عفاف به هیچ آفریده نیست

2 آن سروناز هم که به باغ ارم در است فرد و فرید هست و لیکن فریده نیست

3 نرگس دریده چشم به دیدار او ولی دیدار آفتاب به چشم دریده نیست

4 در بزم او که خفته فرو پلک چشم‌ها غیر از دل تپیده و رنگ‌پریده نیست

1 باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب

2 ساز در دست تو سوز دل من می گوید من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب

3 مرغ دل در قفس سینه من می نالد بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب

4 زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است بیم آنست که از پرده فتد راز امشب

1 بهار آمد که بازم گل به باغ و بوستان خواند به گوشم ناله بلبل هزاران داستان خواند

2 به مرغان بهاری گو که این مرغ خزان دیده دگر سازش غم انگیز است و آواز خزان خواند

3 دل وامانده ام بس همرهانش کاروانی شد اگر خواند به آهنگ درای کاروان خواند

4 چه ناز آهنگ ساز دل که هم دل‌ها به وجد آرد اگر از تازه‌ها گوید و گر از باستان خواند

1 سنین عمر به هفتاد می‌رسد ما را خدای من که به فریاد می‌رسد ما را

2 گرفتم آنکه جهانی به یاد ما بودند دگر چه فایده از یاد میرسد ما را

3 حدیث قصه سهراب و نوشداروی او فسانه نیست کز اجداد می‌رسد ما را

4 اگر که دجله پر از قایق نجات شود پس از خرابی بغداد میرسد ما را

1 ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست

2 دگر قمار محبت نمی‌برد دل من که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

3 من اختیار نکردم پس از تو یار دگر به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست

4 به رهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس که جز مزار تو چشمی در انتظارم نیست

1 آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد

2 اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب آب رفته است که آن سرو روان بازآورد

3 نوجوانی که غم دوری او پیرم کرد باز پیرانه سرم بخت جوان بازآورد

4 گل به تاراج خزان رفت و بهارش از نو تاج سر کرد و علیرغم خزان بازآورد

1 علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

2 دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

3 به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

4 مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

1 منم که شعر و تغزل پناهگاه من است چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است

2 صفای گلشن دل‌ها به ابر و باران نیست که این وظیفه محول به اشک و آه من است

3 صلای صبح تو دادم به نالهٔ شبگیر چه روزها که سپید از شب سیاه من است

4 به عالمی که در او دشمنی به جان بخرند عجب مدار اگر عاشقی گناه من است

1 دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز

2 وامداریم و سرافکنده ز خجلت در پیش که پس انداخته ایم اینهمه وام ای شیراز

3 توسن بخت نه رام است خدا می داند ورنه دانی که مرا چیست مرام ای شیراز

4 نکهت باغ گل و نزهت نارنجستان از نسیمم بنوازند مشام ای شیراز

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی