آثار سیف فرغانی

صفحه 11 از 14
14 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار سیف فرغانی / دیوان اشعار سیف فرغانی / قصاید و قطعات در دیوان اشعار

قصاید و قطعات در دیوان اشعار سیف فرغانی

1 چو بگذشت از غم دنیا بغفلت روزگار تو در آن غفلت ببی کاری بشب شد روز کار تو

2 چو عمر تو بنزد تست بی قیمت، نمی دانی که هر ساعت شب قدرست اندر روزگار تو

3 چه روبه حیلها سازی ز بهر صید عوانی تو مرداری خوری آنگه که سگ باشد شکار تو

4 تو همچون گربه آنجایی که آن ظالم نهد خوانی مگر سیری نمی داند سگ مردار خوار تو

1 ای جان تو مسافر مهمان سرای خاک رخت اندرو منه که نه یی تو سزای خاک

2 آنجا چو نام تست سلیمان ملک خلد اینجا چو مور خانه مکن در سرای خاک

3 ای از برای بردن گنجینهای مور چون موش نقب کرده درین تودهای خاک

4 زیر رحای چرخ که دورش بآب نیست جز مردم آرد می نکند آسیای خاک

1 نمی دانم که چون باشد بمعدن زر فرستادن بدریا قطره آوردن بکان گوهر فرستادن

2 شبی بی فکر این نقطه بگفتم در ثنای تو ولیکن روزها کردم تأمل در فرستادن

3 مرا از غایت شوقت نیامد در دل این معنی که آب پارگین نتوان سوی کوثر فرستادن

4 مرا آهن در آتش بود از شوقت، ندانستم که مس از ابلهی باشد بکان زر فرستادن

1 ایا مستوفی کافی که در دیوان سلطانان بحل و عقد در کارست بخت کامکار تو

2 گدایی تا بدان دستی که اندر آستین داری عوانی تا بانگشتی که باشد در شمار تو

3 قلم چون زرده ماری شد بدست چون تو عقرب در دواتت سله ماری کزو باشد دمار تو

4 خلایق از تو بگریزند همچون موش از گربه چو در دیوان شه گردد سیه سر زرده مار تو

1 من آن آیینه معنی نمایم که از مرآت دل زنگی زدایم

2 چو موسی علم جوی از من که چون خضر بدانش منبع آب بقایم

3 چو روح الله با نفاس مطهر جهانی کوردل را توتیایم

4 چو بر سر خاک کردم خویشتن را زمین شد آسمان در زیر پایم

1 ایا درویش رعناوش چو مطرب با سماعت خوش بنزد ره روان بازیست رقص خرس وار تو

2 چه گویی نی روش اینجا بخرقه است آب روی تو چه گویی همچو گل تنها برنگست اعتبار تو

3 بهانه بر قدر چه نهی قدم در راه نه، گرچه ز دست جبر در بندست پای اختیار تو

4 باسب همت عالی توانی ره بسر بردن گر آید در رکاب جهد پای اقتدار تو

1 عشق و دولت اگر بود باهم بتو نزدیکتر شود راهم

2 محنت و عشق هر دو هم زادند عشق و دولت کجا بود باهم

3 هست بخت آنکه تو مرا خواهی هست عشق آنکه من ترا خواهم

4 عشق خواند مرا بدرگه تو لیک دولت برد بدرگاهم

1 ایا دلت شده از کار جان بتن مشغول دمی نکرده غم جانت از بدن مشغول

2 دوای این دل بیمار کن، چرا شده ای چو گر گرفته بتیمار کرد تن مشغول

3 بگنده پیر جهان کهن فریفته ای چو نوجوان که نخستین شود بزن مشغول

4 ز کار آخرتت کرد شغل دنیا منع چو مرغ را طلب دانه از وطن مشغول

1 بجای سخن گر بتو جان فرستم چنان دان که زیره بکرمان فرستم

2 تو دلدار اهل دلی شاید ار من بدلدار صاحب دلان جان فرستم

3 سخن از تو و جان زمن این به آید که تو این فرستی و من آن فرستم

4 اگر چه من از شرمساری نیارم که شبنم سوی آب حیوان فرستم

1 ای هشت خلد را بیکی نان فروخته وز بهر راحت تن خود جان فروخته

2 نزد تو خاکسار چو دین را نبوده آب تو دوزخی، بهشت بیک نان فروخته

3 نان تو آتش است و بدینش خریده ای ای تو ز بخل آب بمهمان فروخته

4 ای از برای نعمت دنیا چو اهل کفر اسلام ترک کرده و ایمان فروخته

آثار سیف فرغانی

14 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی