6 اثر از الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 خال کآزار تو گزیده بُوَد همچو خال سفید دیده بُوَد

2 کند آن خالت از خرد خالی بهر میراث مادرت حالی

3 چون زرت باشد از تو جوید رنگ چون بوی مفلس از تو دارد ننگ

4 خواجه خواند چو کار باشد راست پس چو شد کژ غلام‌زادهٔ ماست

1 موش کز دشت در دکان افتد به که خویشیت با عوان افتد

2 چون نشیند عوان به خر پشته چه تو در پیش او چه خر کشته

3 خویشتن را خدای نام نهد خال و عم را گدای نام نهد

4 بنشاند ز جهل و کشخانی پدر پیر را به دربانی

1 هرکه شد کون‌پرست بر خیره گوز یابد ثواب از انجیره

2 چه دهی از پی گذر گه ثفل خرد پیر خود به کودک طفل

3 گر زبر سوش مایهٔ بد اوست هرچه از زیر سو درآمد اوست

4 تن بد را بهاش جان خواهد دل نیک تو رایگان خواهد

1 از غلام آنکه زی عیال آمد او ز دنبه بپوستکال آمد

2 نیست کدبانویی و گادن را زن بد جز طلاق دادن را

3 بندهٔ زن شدن به شهوت و مال پس براو حکم کردن اینت محال

4 زشت باشد که در زناشویی بنده باشی و خواجگی جویی

1 آن جوانی به درد می‌نالید گفت پیری چو آن چنانش دید

2 کز چه می‌نالی ای جوان نبیل گفت کز جور دبّه و زنبیل

3 جبه بر من قبا شد از غم دل پیرهن چون عبا شد از غم دل

4 چند گه شد که من زنی دارم خویش و پیوند بر زنی دارم

1 بود گرمی به کار دریوزه نام آن سرد قلتبان یوزه

2 رفت زی حج به کدیهٔ محراب اینت فضل اینت مزد اینت ثواب

3 چون به بغداد آمد از حلوان دید بازارها پر از الوان

4 صحن حلوا و مرغ و تاوهٔ نان پختهٔ پخته و برهٔ بریان

1 باز اگر خویش باشدت صوفی او خود از هیچ روی لایوفی

2 خانه ویران کند به لیل و نهار گه بشکرانه گه به استغفار

3 نیم شب هر شبی به خانهٔ خویش آید و صد اِباحتی در پیش

4 نه به صورت مسافر ره آز نه به سیرت مقیم پردهٔ راز

1 آن شنیدی که بُد به شهر هری خواجهٔ فاضلی و پر هنری

2 خسته از رنج بی‌کرانهٔ دهر گشته از فضل خود یگانهٔ دهر

3 از خرد رخت بر فلک برده محنتش زیر پای بسپرده

4 محنتش را مگر یکی آن بود که در اندوه قوت حمدان بود

1 ور بود خود فقیه خویشاوند وند گردد به حیله جوی شاوند

2 باشد او در مزاج و سیرت خویش زان سخنهای بی‌بصیرت خویش

3 نابکاری دو روی و یافه درای ظالمی عمر کاه و غم افزای

4 تا تو سر بر کنی وی از دلبر ریش بر بر نهاده باشد و بر

1 آن شنیدی که از کم آزاری رندی اندر ربود دستاری

2 آن دوید از نشاط در بستان وین دوان شد به سوی گورستان

3 آن یکی گفتش از سرِ سردی که بدیدم سلیم دل مردی

4 تو بدین سو همی چه پویی تفت کانکه دستار برد زان سو رفت

آثار سنایی غزنوی

6 اثر از الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.