7 اثر از الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 در جهانی که عقل و ایمانست مردن جسم زادن جانست

2 تن فدا کن که در جهان سخن جان شود زنده چون بمیرد تن

3 روزی آخر ز چرخ پاینده هم تو سایی و هم بساینده

4 گر ترا از حواس مرگ برید مرگ هم مرگ خود بخواهد دید

1 اینکه اقلیم بیم و امیدست خود یکی روزه راه خورشیدست

2 اینک امروز ربع مسکونست قطره‌ای از هزار جیحونست

3 هیچ نادیده عالم معنی معرفت را چرا کنی دعوی

4 تو ز طاوس پای دیدستی نام اقلیمها شنیدستی

1 مرغ و حور از بهشت ابدانست حکمت و دین بهشت یزدانست

2 نبود جز جمال ایزد قوت عاشقان را به جنت ملکوت

3 تو چه دانی که می چه گیری قوت در چنین دل کجا رسد ملکوت

4 ملکوت از پی گدایی را جان دهد از پی رضایی را

1 زهد ورزی برای مُرداری پس چه گویی که من کیم باری

2 تو از این زهد توبه جوی نصوح ورنه بی‌دل روی به عالم روح

3 چو تو سقمونیا خوری به نیاز آنگه از ریدنت که دارد باز

4 در غم آن دمی که رفت از دست گری و خون گری که جایش هست

1 در جهانی چه بایدت بودن که به پنگان توانش پیمودن

2 چیست دنیا سرای آفت و شر چون کلیدان زاولی به دو در

3 هست چون مار گرزه دولت دهر نرم و رنگین و از درون پر زهر

4 طفل چون زهر مار کم داند نقش او را تتی تتی خواند

1 حرص بگذار و ز آز دست بدار حرص و آزست مایهٔ تیمار

2 حرص را ز آنکه قهر خواند اله عاقل از وی بدان نساخت پناه

3 هرکه او حرص را امام کند خواب و خور جملگی حرام کند

4 نقش رنگین و هیچ جان نه درو خوان زرین و هیچ نان نه برو

1 چیست دنیا و خلق و استظهار خاکدانی پر از سگ و مردار

2 بهر یک خامش این همه فریاد بهر یک خاک توده این همه باد

3 هست مهر زمانه با کینه سیر دارد میان لوزینه

4 از پی گندمی درین عالم چند باشی برهنه چون آدم

1 چندگویی ز چرخ و مکر و فنش به خدای از کری کند سخنش

2 چیست چرخ و زمین فراز و مغاک جامهٔ سبز و دامنی پر خاک

3 شب صد چشم چیست محتالی روز یک چشم چیست دجّالی

4 زشت باشد به خاصه از ابدال جز به عبرت نظارهٔ دجّال

1 برهٔ چرخ هست مردم خوار زو خور خویش هیچ طمع مدار

2 آفتِ کشت تست بر گردون گاو کردنده از سرین و سرون

3 از دو پیکر مجوی ساز و بسیچ کز دو روی هیچ کس نیابد هیچ

4 راه خرچنگ و رای او مپذیر کژ رو و کور را دلیل مگیر

1 آن چنان شد که در زمین هری ابلهی کرد رخ به برزگری

2 گفت با او ز روی نادانی سبکی چیست در گران جانی

3 گر نداری همی تو خوار مرا پنبه بی‌پنبه دانه کار مرا

4 سبلت او به کون دهقان به وین چنین ریش هم به قصران به

آثار سنایی غزنوی

7 اثر از الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.