مرغ از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 13
1. مرغ و حور از بهشت ابدانست
حکمت و دین بهشت یزدانست
1. مرغ و حور از بهشت ابدانست
حکمت و دین بهشت یزدانست
1. زهد ورزی برای مُرداری
پس چه گویی که من کیم باری
1. در جهانی چه بایدت بودن
که به پنگان توانش پیمودن
1. حرص بگذار و ز آز دست بدار
حرص و آزست مایهٔ تیمار
1. چیست دنیا و خلق و استظهار
خاکدانی پر از سگ و مردار
1. چندگویی ز چرخ و مکر و فنش
به خدای از کری کند سخنش
1. برهٔ چرخ هست مردم خوار
زو خور خویش هیچ طمع مدار
1. آن چنان شد که در زمین هری
ابلهی کرد رخ به برزگری
1. آنچه ارکانی و آنچه گردونیست
زان جهان پوستهای بیرونیست
1. ای گرفته به دست حرص و امل
پیر زالی سر تو زیر بغل
1. چکنی در کنار مادر خو
آخر ای نازنین کم از دو دو
1. شوی خود را زنی بدید دژم
تنگ دل شد به شوی گفت این غم