6 اثر از الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 تا به حشر ای دل از ثنا گفتی همه گفتی چو مصطفا گفتی

2 نام او بردی از جهان مندیش حور دندان کنان خود آید پیش

3 دوزخ از نام او چنان برمد که ز لاحول دیو جان برمد

4 هرچه خواهی درایت او دان وآنچه یابی عنایت او دان

1 نور کز خلق او مؤثّر شد چشمهٔ آفتاب و کوثر شد

2 پیش آن مقتدای رحمانی عقل با حفص شد دبستانی

3 قدم صدق یافت نقل از وی وز عقیله برست عقل از وی

4 چون درآمد به مرکز سفلی گفت دین را هنوز تو طفلی

1 برده بر بام آسمان رختش سایهٔ بخت و پایهٔ تختش

2 صورتی را که بود اهل قبول کردش از صورت طلب مشغول

3 نسبت از عقل آن جهانی داشت هم معالی و هم معانی داشت

4 دنیا آورده در قدم او بود غرض حکمت قِدم او بود

1 گر ملک دیو شد گه آدم دیو در عهد او ملک شد هم

2 هیچ سائل به خُشندی و به خشم لا در ابروی او ندیده به چشم

3 نو بیننده درّ گوینده جز از آن در نجسته جوینده

4 کفر اشهاد کرده بر مویش عقل دریوزه کرده از کویش

1 شب معراج چون به حضرت رفت با هزاران جلال و عزّت رفت

2 چون به رفرف رسید روح امین جُست فرقت ز مصطفای گزین

3 جبرئیل از مقام معلومش باز گشت و بماند محرومش

4 گفت شاها کنون تو خود بخرام که مرا بیش از این نماند مقام

1 زحلش زیر پای کرده نثار همّت و ذهن و حفظ و فکر و وقار

2 مشتری جانش را سپرده عطا صدق و عدل و صلاح و دین و وفا

3 داده مریخش از برای خطر مجد و اقدام و عزم و زور و ظفر

4 شمس پیشش کشیده بهر جمال نعمت و رفعت و بها و جلال

1 خرد و جام او به هر دو سرای واسطه در میان خلق و خدای

2 تیغ و قرآن ورا شده معجز نشود شرع او خلق هرگز

3 او چو موسی علی ورا هارون هر دو یک رنگ از درون و برون

4 هرکه از در درآمده بر او تاج زدنی نهاده بر سر او

1 آدم و آنکه شمّت جان داشت پای دامانش بر گریبان داشت

2 آدم از مادر عدم زاده او چراغی بدو فرستاده

3 غیب یزدان نهاده در دل او آب حیوان سرشته در گِل او

4 دیدهٔ او به گاه منزل خواب تا سوی عرش برگرفته نقاب

1 کرد خصمان برو جهان فراخ تنگ همچون درونگه درواخ

2 بی‌سبب خصم قصد جانش کرد او بدانست و زان امانش کرد

3 بار دیگر به قصد او برخاست بی‌گناهی ورا بکشتن خواست

4 پس سیم بار عزم کرد درست شربت زهر همچو بار نخست

1 آدمی چون بداشت دست از صیت هرچه خواهی بکن که فاصنع شیت

2 هرکه راضی شود به کردهٔ زشت نزد آنکس چه دوزخ و چه بهشت

3 مرد عاقل برآن کسی خندد کز پی خویش نار بپسندد

4 دین به دنیا بخیره بفروشد نکند نیک و در بدی کوشد

آثار سنایی غزنوی

6 اثر از الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.