9 اثر از الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 راد مردی کریم پیش پسر داد چندین هزار بدرهٔ زر

2 پسرش چون بدید بذل پدر تر زبان شد به عیب و عذل پدر

3 گفت بابا نصیبهٔ من کو گفتش ای پور در خزانهٔ هو

4 قسم تو بی وصی و بی‌انباز من به حق دادم او دهد به تو باز

1 آن نبینی که پیشتر ز وجود چون تو را کرد در رحم موجود

2 روزیت داد نُه مه از خونی کردگار حکیم بی‌چونی

3 در شکم مادرت همی پرورد بعد نُه ماه در وجود آورد

4 آن درِ رزق بر تو چُست ببست دو در بهترت بداد به دست

1 سبب هدیهٔ ایادی او نفس را مهتدی و هادی او

2 در ره شرع و فرض و سنّت خویش منّت حق شمر نه منّت خویش

3 نوربخش یقین و تلقین اوست هم جهان‌بان و هم جهان‌بین اوست

4 چون پرستد تن گران او را چه شناسد روان و جان او را

1 چون تو از بود خویش گشتی نیست کمر جهد بند و در ره ایست

2 چون کمر بسته ایستادی تو تاج بر فرق دل نهادی تو

3 تاج اقبال بر سرِ دل نه پای ادبار بر خور و گل نه

4 گرت باید که سست گردد زه اولا پوستین به گازر ده

1 کاف و نون نیست جز نبشتهٔ ما چیست کُن سرعت نفوذ قضا

2 نه ز عجز است دیری و زودیش نه ز طبع است خشم و خشنودیش

3 علتش را نه کفر دان و نه دین صفتش را نه آن شناس و نه این

4 پاک زانها که غافلان گفتند پاکتر زانکه عاقلان گفتند

1 ابلهی دید اشتری به چرا گفت نقشت همه کژست چرا

2 گفت اشتر که اندرین پیکار عیب نقاش می‌کنی هش‌دار

3 در کژی‌ام مکن به نقش نگاه تو زمن راه راست رفتن خواه

4 نقشم از مصلحت چنان آمد از کژی راستی کمان امد

1 پسری احوَل از پدر پرسید کای حدیث تو بسته را چو کلید

2 گفتی احوَل یکی دو بیند چون من نبینم از آنچه هست فزون

3 احول ار هیچ کژ شمارستی بر فلک مه که دوست چارستی

4 پس خطا گفت آنکه این گفتست کاحول ار طاق بنگرد جفتست

1 آن نبینی که طفل را دایه گاهِ خُردی به اوّلین پایه

2 گاه بندد ورا به گهواره گاه بر بر نهدش همواره

3 گه زند صعب و گاه بنوازد گاه دورش کند بیندازد

4 گاه بوسد به مهر رخسارش گاه بنوازد و کشد بارش

1 نقش بند برون گلها اوست نقش‌دان درون دلها اوست

2 صُنع او را مقدّمست عدم ذات او را مسلّم است قدم

3 تا ترا کبر تیز خشم نکرد تا ترا چشم تو به چشم نکرد

4 پای طاووس اگر چو پر بودی در شب و روز جلوه‌گر بودی

1 آتش و باد و آب و خاک و فلک ز برش عقل و جان میانه ملک

2 خرد و جان و صورت مطلق همه از امر دان و امر از حق

3 اوست بیرنگ و مایهٔ پرگار نعمت و شکر و شکرگوی نگار

4 کرده در راه ناجوانمردان در هوا شمع و شمعدان گردان

آثار سنایی غزنوی

9 اثر از الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.