آثار سنایی غزنوی

صفحه 17 از 21
21 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار سنایی غزنوی / دیوان اشعار سنایی غزنوی / قصاید و قطعات در دیوان اشعار

قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی

1 روزگاریست که کان گهرند اندرین وقت همه بی‌سنگان

2 بی‌بنان گشته همه بیداران بیسران مانده همه سرهنگان

3 همه خردان بزرگ‌اندیشان همه پستان دراز آهنگان

4 همه بیدستان در وقت دهش باز گاه ستدن با چنگان

1 دعوی دین می‌کنی با نفس دمسازی مکن سینهٔ گنجشک جویی دعوی بازی مکن

2 مکر مرد مرغزی از غول نشناسی برو همنشین طراریان گر بز رازی مکن

3 ای ز کشی ناپذیرفته سیه رویان کفر با نکورویان دین پاک طنازی مکن

4 ور همی خواهی کنی بازی تو با حوران خلد پس درین بازار دنیا بوزنه بازی مکن

1 چون به ملک اندر بر آرد گردی از مردان مرد داد او را تاج و تخت و ملک عالم بر سری

2 تا از او فرزند زاید در جهان و وادهد در مصاف اندر حسام و در نماز انگشتری

1 خود درشتی گر ببیند کور چشم و کور دل خواه با او مردمی کن خواه با او کژدمی

2 هر که از بی‌چشم دارد مردمی و شرم چشم همچنان باشد که دارد چشم ز ارزن گندمی

3 مردمی کردن کی آید از خری کز روی طبع چشم او بی‌مردمست و جسم او بی‌مردمی

1 خواجه بفزود ولیکن بدرم روی بفروخت ولیکن ز الم

2 میزبان بود ولیکن به رباط نانم آورد ولیکن بدرم

3 دست بگشاد ولیکن در بخل لب فروبست ولیکن ز نعم

4 مغز پر کرد ولیکن ز فضول دل تهی کرد ولیکن ز کرم

1 معجز معجزی پدید آمد چون فرورید قوم او پسری

2 بی‌نهادی پلید و پر هوسی بی‌زمانی دراز و بی‌خبری

3 هم ازو بود و از کفایت او که بهر کار دارد او هنری

1 دی بدان رستهٔ صرافان من بر در تیم پسری دیدم تابنده‌تر از در یتیم

2 زین سیه چشمی جادو صنمی طرفه چو ماه بی‌نظیری که نظیریش نه در هفت اقلیم

3 با دلم گفتم ای کاشکی این میر بتان کندی بر من بیچاره دل خویش رحیم

4 رفتم و چشمگکی کردم و شد بر سر کار کودکک جلد بد و زیرک و دانا و فهیم

1 علم و عمل خواجه اسماعیل شنیزی ما را ز نه چیزی برسانید به چیزی

2 ما کبک دری بوده گریزیده ز کبکی او کرده دل ما چو دل باز گریزی

3 تا ما ز پی تنقیت و تقویت او در صورت رستم شده از صورت حیزی

4 در واسطهٔ خازن و نقاش بدین شکر با جان مترنم شده نیروی تمیزی

1 روی من شد چو زر و دیده چو سیم از پی بخششت ای خواجه علی

2 رسم آن سیم بر دیدهٔ من چون خداییست بر معتزلی

1 اعتقاد محمد بهروز کرد روزیش از آن جهان آگاه

2 چون به از زر به عمر هیچ ندید زر به درویش داد و عمر به شاه

آثار سنایی غزنوی

21 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی