1 در سایه رحمت تو تا جا دارم از زشتی کار خود چه پروا دارم
2 من عاصیام و تو ملجا هر عاصی از آتش دوزخت چه پروا دارم
1 ای راهنمای خلق گم شد راهم افکند کشاکش امل در چاهم
2 جرمم ز کرم ببخش زانروی که من گوینده لا اله الا اللاهم
1 هر چند ز غم چهره کاهی دارم در حشر متاع روسیاهی دارم
2 با این همه معصیت خدا میداند کامید به رحمت الهی دارم
1 من نامدهام که جان ز میدان ببرم آب آمدهام برای طفلان ببرم
2 جان گر بدهم برای آبی سهل است آب ار ببرم به است تا جان ببرم
1 هر چند ز معصیت گران شد بارم امید نجات نیست در کردارم
2 چون خوار خورد به پای گل آب چه باک در پای گل یل محمد خارم
1 نه غزه به طاعت و نه ننگ و نامم خالی بود از می حقیقت جامم
2 اسباب امیدواری من این است کامروز سواد لشگر اسلامم
1 نه کار بدین و نه به ایمان دارم نه خصلت مومن نه مسلمان دارم
2 دامان محبت علی را اما بیرون ننکم ز دست تا جان دارم
1 یا رب خجل از نعمت و احسان توام من عاصی و مسحق غفران توام
2 هر گلّه که باشد به سگی محتاج است من هم سگ گلّهٔ محبان توام
1 یا رب اگر از اهل گناهم چه کنم یا عاصیم و گمشده راهم چه کنم
2 حاشا نتوان نمود خود میدانم مردود و لئیم و روسیاهم چه کنم
1 گر لقمه نان شود به یکصد تومان هرگز نکنم دعا که گردد ارزان
2 بنده به سراغ بندگی باید رفت رزاق خدا بود چه ارزان چه گران