1 در سایه رحمت تو تا جا دارم از زشتی کار خود چه پروا دارم
2 من عاصیام و تو ملجا هر عاصی از آتش دوزخت چه پروا دارم
1 آن مونس فرزانه که ما را بود استاد چون ملک جهان را ز پی خلد ز کف داد
2 (صامت) بنوشت از پی تاریخ وفاتش رضوان به نوا جای نوایی به جنان داد
1 افسوس که اولاد علی زار شدند در چنگ یزید دون گرفتار شدند
2 در کوفه و شام عترت پیغمبر سرگرد سر کوچه و بازار شدند
1 دنیا به کسی خط امانی نسپرد هرکس که بزدا عاقبت باید مرد
2 آن سنگ که نام نامی وی اجلست بر شیشه عمر همه کس خواهد خورد
1 خواهی به تمام سروران سر باشی آسوده ز گیر و دار محشر باشی
2 باید ز صفا و صدق و اخلاص و ادب خاک قدم آل پیمبر باشی
1 هر کس زده دست خود به دامان کسی جسته است برای درد خود ملتمسی
2 من هم به حسین بن علی دارم چشم چون نیست جز او به حشر فریادرسی
1 ای سرور دین خسرو اقلیم رضا سلطان خراسان و غریب الغربا
2 در شان تو این بس که رضا در اعداد یکسان شده با هزار و یک نام خدا
1 ز مسخرجات خیالات من یکی مطلب نغز عنوان شده
2 به قانون ابجد به بوفق عدد نجاسات عینیه عثمان شده
1 تا لعل نبخشی به تو گوهر ندهند گر تو ندهی سیم تو را زر ندهند
2 بنا صفت ار بکار خشتی ننهی در دست تو بازخشت دیگر ندهند
1 یا رب خجل از نعمت و احسان توام من عاصی و مسحق غفران توام
2 هر گلّه که باشد به سگی محتاج است من هم سگ گلّهٔ محبان توام