شکوه افسر شاهی تراز کسوت از سلمان ساوجی قصیده 70
1. شکوه افسر شاهی تراز کسوت عالم
نگین خاتم دولت نظام گوهر عالم
1. شکوه افسر شاهی تراز کسوت عالم
نگین خاتم دولت نظام گوهر عالم
1. زهی نهال قدرت سرو جویبار روان
طراوت گل رویت بهار عالم جان
1. نسیم صبح سلامم به دلستان برسان
پیام بلبل عاشق به گلستان برسان
1. بنگر این زورق رخشنده بر آب روان
می درخشد چون دو پیکر بر محیط آسمان
1. این گلستان است ؟ یا صحن ارم ؟ یا بوستان ؟
این شبستان است ؟ یا بیت الحرم ؟ یا آسمان
1. ای دل آخر یک قدم بیرون خرام از خویشتن
آشنا شو با روان بیگانه شو از خویشتن
1. نقره ی خنگ صبح را در تاخت سلطان ختن
ساقیا گلگون کمیتت را به میدان در افکن
1. منت خدای را که به تعید ذو المنن
رونق گرفت شرع به پیرایهٔ سنن
1. این وصلت مبارک وین مجلس همایون
بر پادشاه عالم فرخنده باد ومیمون
1. پیش از این ملکی که جمع را شد میسر بیش از این
شاه را اکنون به فیروزی است در زیر نگین
1. داغ ابروی تو دل پیوسته دارد بر جبین
نقش یاقوتت نگارد جان شیرین بر نگین
1. ای زمین آستانت آسمان ملک و دین
آسمانی آسمان گر نقش بندد بر زمین