بهار و نگار و شراب و جوانی از سلمان ساوجی قصیده 93
1. بهار و نگار و شراب و جوانی
کسی را که باشد زهی زندگانی
1. بهار و نگار و شراب و جوانی
کسی را که باشد زهی زندگانی
1. ای سرو گل عذار و مه آفتاب روی
ما را متاب در غم و از ما متاب روی