در معده خالی ندهد مل ذوقی از سلمان ساوجی رباعی 25
1. در معده خالی ندهد مل ذوقی
بی ساغر میندارد از گل ذوقی
1. در معده خالی ندهد مل ذوقی
بی ساغر میندارد از گل ذوقی
1. سوسن ز صبا یافت خط آزادی
ز آن کرد از آن به صد زبان آزادی
1. تا اسب مراد شه صفت میتازی
با حال من پیاده کی پردازی؟
1. دی دیده به دل گفت که چرا پر خونی؟
ز آن سلسله زلف چرا مجنونی؟
1. ای دیده پی بلای دل میپوئی
در آب بلای دل، بلا میجوئی
1. میگفت عماد کاشی از نادانی
کامسال گرانی بود از بی نانی
1. زنجیر سر زلف چو میجنبانی
بر دامن ماه مشک میافشانی
1. گر زانکه بدین شاهدی و شیرینی
در خود نگری، بروز من بنشینی
1. ای دیده اگر هزار سیل انگیزی
خاک همه تبریز به خون آمیزی
1. ای ابر بهار خانه پرورده تست
ای خار درون غنچه خون کرده تست
1. قسم تو اگر مراد گر حرمان است،
حظ تو اگر درد و اگر درمان است،
1. در طیرهام از باد که آمد سویت
وز شانه که دست میزند در مویت