رای طربم نیست ز رای سفرش از ادیب صابر رباعی 49
1. رای طربم نیست ز رای سفرش
خوابم سفری شد از بلای سفرش
...
1. رای طربم نیست ز رای سفرش
خوابم سفری شد از بلای سفرش
...
1. هر چند بود مردم دانا درویش
آخر بود از توانگر نادان بیش
...
1. تا کرد مرا گذر سماع تو به سمع
ماننده شمع آتشینم دم و دمع
...
1. بی روی تو ای رشک گل و طیره باغ
از لاله و گل نه عیش بینم نه فراغ
...
1. آن باده که من کشیدم از جام فراق
اینک ز فراق اوست ایام فراق؟
...
1. ای تعبیه حسن تو جوق از پس جوق
وز شهد و شکر برده لبت لذت و شوق
...
1. ای خواب شبم برده به زلف شب رنگ
با چشم چو آهو چه کنی کبر پلنگ
...
1. روی تو ز خورشید همی دارد ننگ
خورشید نخوانمت که گردی دلتنگ
...
1. دلبر که بدو بود مرا مرهم دل
بگرفت کم من و نگیرد کم دل
...
1. رخسار تو را به تحفه نپسندم دل
آن به که به زلفین تو در بندم دل
...
1. ای ترک چو گل بخند و چون سرو ببال
کز بهر گل و سرو تو دارم دل و مال
...
1. ای گنبد بر رفته ز تو پست شدم
جز جور ندیدم از تو تا هست شدم
...