9 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی

1 فتح و ظفر و نصرت و فیروزی و اقبال با عز خداوند قرین بودند امسال

2 مشهور شد از رایت او آیت مهدی منسوخ شد از هیبت او فتنه دجال

3 شاهان سرافراز نهادند بدو روی رایان قوی رأی سپردند بدو مال

4 بنمود بدو حکم قضا قدرت و امکان بفزرد بدو دولت دین حشمت و اجلال

1 چو صاحب طالع خویش است مسعود ملک مسعود ابراهیم مسعود

2 به عدل و فضل و جود و حشمت و جاه رسانید است عالم را به مقصود

3 جهانی داندش دانا نه فانی سپاهی خواندش خوانا نه معدود

4 نه چون ذاتش بود کوشنده هر ذات نه چون عود اوفتد بوینده هر عود

1 شاه را روی بخت گلگون باد جشن آبان بر او همایون باد

2 هر نفس حرص غزوش افزون است هر زمان حزم و عزمش افزون باد

3 اختیارش چو نام او، مسعود افتتاحش به فتح مقرون باد

4 روز اسلام نور موکب اوست بر شب کفر از او شبیخون باد

1 ای سرافراز تاج و والاگاه ملک را تهنیت کنید به شاه

2 شاه مسعود کز قران سعود نظرش قدر بیش دارد و جاه

3 آنکد بی مدح او فلک ننهاد تیغهای کلام در افواه

4 وآنکه بی نام او زمانه نکرد حجت وقف ملک و سعی گواه

1 نو گشت به فر ملک این صفه زرین این صفه زرین که بهشتی است نوآئین

2 این گنبد ثابت که در او ثابت گشتند خورشید و مه و مشتری و زهره و پروین

3 این مجلس خرم که در او چهره نمودند خیری و گل و نسترن و سوسن و نسرین

4 خضر است به باغ ملک آراسته از نور حور است به قصر ملک آورده به کابین

1 با اهل خرد جهان بکین است مرد هنری از آن غمین است

2 آن کو به بر خرد مهین است زین ازرق بی خرد کهین است

3 بر هر که نشانی از هنر هست با محنت و رنج همنشین است

4 آزاده همیشه خود بر این بود تا کینه گنبد برین است

1 ای شرق و غرب عالم گشته به کام تو ای کدخدای عالم و عالم غلام تو

2 دایم چو نام خویش در اقبال شرع باش کاراسته است شرع محمد به نام تو

3 عقدی است عقل و واسطه او کلام تو نظمیست علم و فاتحه او کلام تو

4 اختر توئی و دولت عالم ترا تبع دنیا توئی و نعمت باقی حطام تو

1 میل کرد آفتاب سوی شمال روز فرسوده را قوی شد حال

2 باد بر شاخ کوفت شاخ درخت خاک در بیخ دوخت بیخ نهال

3 کوه در آب رفت از آتش میغ لاله آتش گرفت از آب زلال

4 سوسن خوش زبان بدید به گفت با رسول سحر جواب و سؤال

1 زهی دست وزارت از تو با زور ندیده چشم گیتی چون تو دستور

2 ربیب الدین و دولت ای ز رایت گرفته دین و دولت حظ موفور

3 به تو بنیاد دولت سقف مرفوع ز تو صدر وزارت بیت معمور

4 ز عدلت لشکر بیداد مخذول ز حکمت رایت اقبال منصور

1 زهی بزرگ عطاراد سرفراز همام تو را رسد که گذاری به فضل و رادی گام

2 تو آن جوادی کز حرص جود معروفت زبان قمقام آید به کار چون صمصام

3 ز شاخ بر تو سایل دو مغزه افشاند بر مبارک آن چون دو مغزه بادام

4 امل ز دریا پرسید چون خیال تو دید که تو کدامی و بخشنده خدای کدام

آثار ابوالفرج رونی

9 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی شعر مورد نظر پیدا کنید.