9 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی

1 از آن پس که بود اخترم درو بالی سعادت بدو داد پری و بالی

2 همه لون و حالم نه این بود و گشتم ز لونی بلونی ز حال بحالی

3 از این گونه گشت ست پرگار گردون چنین حکم کرداست ایزد تعالی

4 که آید پس هر نشیبی فرازی که باشد پس هر فراقی وصالی

1 نکند کار تیر آیازی شل هندی و نیزه تازی

2 پیش پیکان او کی آید کوه گر بداند که چیست جانبازی

3 بار سوفار او زه چرخش با زمانه کشد بانبازی

4 روز پرتاب او ز شرق به غرب نکند عبره جز به طنازی

1 آمد آن تیر ماه سرد سخن گرم در گفتگوی شد با من

2 زیر او در سؤال با من تیز بم من در جواب او الکن

3 نه مرا با تکاب او پایاب نه مرا با گشاد او جوشن

4 عرصهای بنات نعش تنم گشت از او تنگ تر ز شکل پرن

1 آمد آن اصل شرع و شاخ هدی آمد آن برگ عقل و بار ندی

2 سید عالم و عمید اجل عمده ملک و دین ابوالاعلی

3 رتبت او نهاده منبر و تخت رفعت او سپرده عهد و لوی

4 همتش را سپهر کفش بساط دولتش را زمانه کبش فدی

1 گلی سوی خلد برین می‌فرستم شبه پیش در ثمین می‌فرستم

2 یکی نقش کژ از پی زیب و زینت به تحفه بر حور عین می‌فرستم

3 کلامی رکیک از پی استفادت به هدیه به روح‌الامین می‌فرستم

4 همانا کم است این به صد ره ز ذره که زی آفتاب مُبین می‌فرستم

1 روی بازار ملک هفت اقلیم پشت حق بوالمظفر ابراهیم

2 شهریاری که طول عرض فلک همتش را نیامدست جسیم

3 کوه با حلم او به مایه سبک بحر با عزم او بعبره سلیم

4 دولتش را مزاجهای قوی نصرتش را جهادهای عظیم

1 ای شیر دل ای زریر شیبانی ای قوت بازوی مسلمانی

2 ای رای تو چشم عقل بیداران ای خشم تو تیغ تیز سلطانی

3 با عدل تو ظلم عدل نوشروان با علم تو جهل علم یونانی

4 پیمان تو گاه صلح فاروقی دستان تو روز جنگ دستانی

1 ای باد صبحدم که زدم روح پروری خوشخو چو نوبهاری و خوشبو چو عنبری

2 هم طره بنفشه پریشان کنی به صبح هم غنچه را به وقت سحر پیرهن دری

3 آن پیک رایگانی کز مهر پروران پیغام سر به مهر بر دلبران بری

4 سوگند می دهم به خدا بر تو کان زمان کز جیب صبحدم نفس خوش برآوری

1 درود داد خلافت رسید و عهد و لوی به بارگاه همایون حضرت اعلی

2 به بارگاهی کز فخر خلعتش جوید ز ظل پرده او دوش آفتاب ردی

3 به بارگاهی کز حرص طاعتش خواهد ز لفظ حاجب او گوش روزگار ندی

4 به تیر ماه بهاری شگفت حضرت را گشاده چهره تر از کارنامه مانی

1 شاد باش ای مطاع فتنه نشان ای ز امن تو خفته فتنه ستان

2 ای برون تاخته کفایت تو در عجب آرمیده شیطان

3 خورده از جام اهتمام تو آب جگر خشک عالم عطشان

4 کرده در خشکزار سعی تو سبز کشت امید کشور یاران

آثار ابوالفرج رونی

9 اثر از قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ابوالفرج رونی شعر مورد نظر پیدا کنید.