1 از آن پس که بود اخترم درو بالی سعادت بدو داد پری و بالی
2 همه لون و حالم نه این بود و گشتم ز لونی بلونی ز حال بحالی
3 از این گونه گشت ست پرگار گردون چنین حکم کرداست ایزد تعالی
4 که آید پس هر نشیبی فرازی که باشد پس هر فراقی وصالی
1 نکند کار تیر آیازی شل هندی و نیزه تازی
2 پیش پیکان او کی آید کوه گر بداند که چیست جانبازی
3 بار سوفار او زه چرخش با زمانه کشد بانبازی
4 روز پرتاب او ز شرق به غرب نکند عبره جز به طنازی
1 آمد آن تیر ماه سرد سخن گرم در گفتگوی شد با من
2 زیر او در سؤال با من تیز بم من در جواب او الکن
3 نه مرا با تکاب او پایاب نه مرا با گشاد او جوشن
4 عرصهای بنات نعش تنم گشت از او تنگ تر ز شکل پرن
1 آمد آن اصل شرع و شاخ هدی آمد آن برگ عقل و بار ندی
2 سید عالم و عمید اجل عمده ملک و دین ابوالاعلی
3 رتبت او نهاده منبر و تخت رفعت او سپرده عهد و لوی
4 همتش را سپهر کفش بساط دولتش را زمانه کبش فدی
1 گلی سوی خلد برین میفرستم شبه پیش در ثمین میفرستم
2 یکی نقش کژ از پی زیب و زینت به تحفه بر حور عین میفرستم
3 کلامی رکیک از پی استفادت به هدیه به روحالامین میفرستم
4 همانا کم است این به صد ره ز ذره که زی آفتاب مُبین میفرستم
1 روی بازار ملک هفت اقلیم پشت حق بوالمظفر ابراهیم
2 شهریاری که طول عرض فلک همتش را نیامدست جسیم
3 کوه با حلم او به مایه سبک بحر با عزم او بعبره سلیم
4 دولتش را مزاجهای قوی نصرتش را جهادهای عظیم
1 ای شیر دل ای زریر شیبانی ای قوت بازوی مسلمانی
2 ای رای تو چشم عقل بیداران ای خشم تو تیغ تیز سلطانی
3 با عدل تو ظلم عدل نوشروان با علم تو جهل علم یونانی
4 پیمان تو گاه صلح فاروقی دستان تو روز جنگ دستانی
1 ای باد صبحدم که زدم روح پروری خوشخو چو نوبهاری و خوشبو چو عنبری
2 هم طره بنفشه پریشان کنی به صبح هم غنچه را به وقت سحر پیرهن دری
3 آن پیک رایگانی کز مهر پروران پیغام سر به مهر بر دلبران بری
4 سوگند می دهم به خدا بر تو کان زمان کز جیب صبحدم نفس خوش برآوری
1 درود داد خلافت رسید و عهد و لوی به بارگاه همایون حضرت اعلی
2 به بارگاهی کز فخر خلعتش جوید ز ظل پرده او دوش آفتاب ردی
3 به بارگاهی کز حرص طاعتش خواهد ز لفظ حاجب او گوش روزگار ندی
4 به تیر ماه بهاری شگفت حضرت را گشاده چهره تر از کارنامه مانی
1 شاد باش ای مطاع فتنه نشان ای ز امن تو خفته فتنه ستان
2 ای برون تاخته کفایت تو در عجب آرمیده شیطان
3 خورده از جام اهتمام تو آب جگر خشک عالم عطشان
4 کرده در خشکزار سعی تو سبز کشت امید کشور یاران