یک سو کشمش از رودکی سمرقندی ابیات پراکنده 145
1. یک سو کشمش چادر، یک سو نهمش موزه
این مرده اگر خیزد، ورنه من و چلغوزه
1. یک سو کشمش چادر، یک سو نهمش موزه
این مرده اگر خیزد، ورنه من و چلغوزه
1. ناگاه برآرند ز کنج تو خروشی
گردند همه جمله و بر ریش تو شاشه
1. خوش آن نبیذ غارچی با دوستان یکدله
گیتی به آرام اندرون، مجلس به بانگ و ولوله
1. ماه تمامست روی دلبرک من
وز دو گل سرخ اندر و پر گاله
1. ای بار خدای، ای نگار فتنه
ای دین خردمند را تو رخنه
1. بزرگان جهان چون بند گردن
تو چون یاقوت سرخ اندر میانه
1. زلفینک او نهاده دارد
بر گردن هاروت زاولانه
1. ندارد میل فرزانه به فرزند و به زن هرگز
ببرد نسل این هر دو، نبرد نسل فرزانه
1. ایا خورشید سالاران گیتی
سوار رزم ساز و گرد نستوه
1. گه ارمندهای و گه ارغندهای
گه آشفتهای و گه آهستهای
1. مهر جویی ز من و بی مهری
هده خواهی ز من و بیهدهای
1. بر تو رسیده بهر دل تنگ چارهای
از حال من ضعیف بیندیش چارهای