زمانی برق پر از رودکی سمرقندی قصیده-قطعه 108
1. زمانی برق پر خنده، زمانی رعد پر ناله
چنان مادر ابر سوک عروس سیزده ساله
...
1. زمانی برق پر خنده، زمانی رعد پر ناله
چنان مادر ابر سوک عروس سیزده ساله
...
1. مشوشست دلم از کرشمهٔ سلمی
چنان که خاطر مجنون ز طرهٔ لیلی
...
1. سپید برف برآمد به کوهسار سیاه
و چون درونه شد آن سرو بوستان آرای
...
1. آن چیست بر آن طبق همی تابد؟
چون ملحم زیر شعر عنابی
...
1. ای دل، سزایش بری
باز بر چنگل عقابی
...
1. بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
...
1. جعد همچون نورد آب بباد
گوییا آن چنان شکستستی
...
1. این جهان را نگر به چشم خرد
نی بدان چشم کاندر او نگری
...
1. مار را، هر چند بهتر پروری
چون یکی خشم آورد کیفر بری
...
1. ای آن که غمگنی و سزاواری
وندر نهان سرشک همی باری
...
1. گل بهاری، بت تتاری
نبیذ داری، چرا نیاری؟
...
1. ای غافل از شمار! چه پنداری؟
کت خالق آفرید پی کاری؟!
...