صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

از وصال ماه مصر آخر زلیخا از صائب تبریزی غزل 1397

غزل 1397 ام از 9863 غزلیات

از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت

1 از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت دست خود بوسید هر کس دامان پاکان گرفت

2 گر به دست و پا نپیچد خار صحرای وجود می توان ملک دو عالم را به یک جولان گرفت

3 صحبت روشن ضمیران کیمیای دولت است خون ما در چشمه خورشید رنگ جان گرفت

4 گر نگردد طعنه سنگین دلی دندان شکن می توان خون خود از لبهای او آسان گرفت

5 دامن پاکان ندارد تاب دست انداز شوق بوی پیراهن ز مصر آخر ره کنعان گرفت

6 لقمه بیرون کردن از دست خسیسان مشکل است ماه نو دق کرد تا از خوان گردون نان گرفت

7 تا قیامت زلف جانان دستگیر من بس است چون خس و خاشاک هر دم دامنی نتوان گرفت

8 قطع پیوند تعلق کار هر افسرده نیست خار این وادی مکرر برق را دامان گرفت

9 هر که چون صائب دم بر کرسی همت نهاد می تواند تاج رفعت از سر کیوان گرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت

شاعر شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت صائب تبریزی می باشد.

شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت چیست ؟

قالب شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر از وصال ماه مصر آخر زلیخا جان گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر