-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زسوز دل مرا از چشم گریان دود می خیزد ازین دریا به جای ابر نیسان دود می خیزد
2 از آن آتش که زد در کوه و صحرا ناله مجنون هنوز از روزن چشم غزالان دود می خیزد
3 کدامین بلبل آتش نفس زباغ بود امشب؟ که جای سنبل و ریحان زبستان دود می خیزد
4 نمی آرد به سامان سیم و زر حرص سیه دل را همان از مجمر زرین پریشان دود می خیزد
5 مگر افتاد یک جانب نقاب از چهره لیلی؟ که جای گردباد از این بیابان دود می خیزد
6 منه دل بر جهان پوچ اگر از شیر مردانی که تا جا گرم سازی زین نیستان دود می خیزد
7 مزن آتش به جان بیگناهان، رحم کن بر خود که آخر از رخ آتش عذاران دود می خیزد
8 شود از پرده پوشی درد و داغ عشق رسواتر زشمع زیر دامن از گریبان دود می خیزد
9 ندارد ثابت و سیار صائب در جگر آهی همین از شمع من زین نه شبستان دود می خیزد