ز مهر و ماه سازد سیر، رویت از صائب تبریزی غزل 421

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

ز مهر و ماه سازد سیر، رویت چشم روزن را

1 ز مهر و ماه سازد سیر، رویت چشم روزن را به یک شبنم کند محتاج، رخسار تو گلشن را

2 ضعیفان را به چشم کم مبین در سرفرازی ها که تیغ تیز بر دارد ز خاک راه سوزن را

3 ز گردیدن سپهر سنگدل را نیست دلگیری که در سرگشتگی باشد گشاد دل فلاخن را

4 نظر را برگ کاهی از پریدن می شود مانع بود بسیار، اندک کلفتی دلهای روشن را

5 ندارد صبح با رخسار آتشناک او نوری ید بیضا چراغ روز باشد نخل ایمن را

6 عیار همت ما پست ماند از پستی گردون نفس در سینه می سوزد چراغ زیر دامن را

7 سخاوت مال را از دیده بدبین نگه دارد به از دلجویی موران سپندی نیست خرمن را

8 گرانجانی ندارد حاصلی در پله گردون به لنگر، سنگ از گردش نیندازد فلاخن را

9 چو قمری، سرو با آن سرکشی گیرد در آغوشش نپیچد هر که صائب از خط تسلیم، گردن را

عکس نوشته
کامنت
comment