صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

ز عشق شد همه غم های بی شمار از صائب تبریزی غزل 6868

غزل 6868 ام از 9863 غزلیات

ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی

1 ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی یکی هزار شد چون شود هزار یکی

2 ز آشکار و نهانی که می رسد به نظر نهان یکی است درین بزم و آشکار یکی

3 دو برگ نیست موافق ز صنع رنگ آمیز اگر چه هست درین بوستان بهار یکی

4 شرار در جگر سنگ چشم بینا یافت نشد گشاده شود چشم اعتبار یکی

5 به هر دلی نکند درد و داغ عشق اقبال به داغ شه نرسد از دو صد شکار یکی

6 ز رهروان که درین ره غبار گردیدند نخاست همچو من از خاک انتظار یکی

7 ز اختیار، فضولی است گفتگو کردن به عالمی که بود صاحب اختیار یکی

8 به هر چه چشم گشایی چو آب درگذرست درین ریاض بود سرو پایدار یکی

9 به روزگار جوانی شکسته دل بودم خزان گلشن من بود با بهار یکی

10 ز نامه ها که نوشتم به خون دل صائب مرا بس است اگر می رسد به یار یکی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی

شاعر شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی چه کسی است ؟

شاعر شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی صائب تبریزی می باشد.

شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی چیست ؟

قالب شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی غزل است

مضمون اصلی شعر ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر