صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

از نمکدان تو محشر گرد از صائب تبریزی غزل 6653

غزل 6653 ام از 9863 غزلیات

از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای

1 از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای برق پیش خوی تندت پای در گل مانده ای

2 پیش ابرویت مه نو یوسف زندانیی پیش رویت لاله شمع آستین افشانده ای

3 از مه عید و شفق زخم درونم تازه شد کس چه گل چیند دگر از تیغ در خون رانده ای؟

4 دید تا در سرنوشتم خون ز چشمش جوش زد نامه تا انجام از سیمای عنوان خوانده ای

5 مشک بر ناسورم امروز از شماتت می فشاند در سر مستی سر زلف ترا پیچانده ای

6 خاک خور، می گفت و گرد خرمن دونان مگرد خاک استغنا به چشم حرص و آز افشانده ای

7 زرپرستی را بتر از بت پرستی گفته است حرص را چون سگ ز صحن مسجد دل رانده ای

8 هر که را بینی به درد خویشتن درمانده است از که جوید نسخه درمان خود درمانده ای؟

9 کیست جز صائب به لوح خاک از اهل سخن گرد پاپوش قلم در لامکان افشانده ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای

شاعر شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای چه کسی است ؟

شاعر شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای صائب تبریزی می باشد.

شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای چیست ؟

قالب شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای غزل است

مضمون اصلی شعر از نمکدان تو محشر گرد بیرون رانده ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر