- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که فکر چاره بیماری دل میکنی نسبت خود را به چشم یار باطل میکنی
2 نیست جای خرمی ماتمسرای آسمان زیر تیغ از سادهلوحی رقص بسمل میکنی
3 میکند از هر سر مویت سفیدی راه مرگ تو ز غفلت همچنان تعمیر منزل میکنی
4 میتوانی صد دل ویرانه را آباد کرد از زر و سیم آنچه صرف خانه گل میکنی
5 با تو از دنیا نیاید جز عمل چیزی به خاک مایه حسرت شود نقدی که حاصل میکنی
6 قد چو خم گردید غافل زیستن از عقل نیست خواب تا کی زیر این دیوار مایل میکنی؟
7 ای که دنبال تکلف میروی چون غافلان زندگی و مرگ را بر خویش مشکل میکنی
8 نیست جای دانه امید این محنتسرا در زمین شوره تخم خویش باطل میکنی
9 رشته عمری که دام مطلب حق میشود صرف در شیرازه اوراق باطل میکنی
10 بیتأمل میکنی فرموده ابلیس را چون رسد نوبت به کار خیر، دلدل میکنی