صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

نیستی طفل، اینقدر بر خاک از صائب تبریزی غزل 41

غزل 41 ام از 9863 غزلیات

نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟

1 نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ گل به روی آفتاب روح مالیدن چرا

2 جسم خاکی چیست کز وی دست نتوان برفشاند؟ گرد دست و پای خود چون گربه لیسیدن چرا

3 خاک صحرای عدم از خون هستی بهترست بر سر جان اینقدر ای شمع لرزیدن چرا

4 کور را از رهبر بینا بریدن غافلی است بی سبب از عیب بین خویش رنجیدن چرا

5 سرو من، با سایه خود سر گرانی رسم نیست اینقدر از خاکسار خویش رنجیدن چرا

6 سنگ را پر می دهد شوق عزیزان وطن ای کم از سنگ نشان، از جا نجنبیدن چرا

7 (قدر شعر تر چه می دانند ناقص طینتان؟ آب حیوان بر زمین شوره پاشیدن چرا)

8 (عمر چون باد بهاری دامن افشان می رود در میان خار و خس چون گل نخندیدن چرا)

9 بعد عمری از لب لعل تو بوسی خواسته است اینقدر از صائب گستاخ، رنجنیدن چرا؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟

شاعر شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ صائب تبریزی می باشد.

شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ چیست ؟

قالب شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ غزل است

مضمون اصلی شعر نیستی طفل، اینقدر بر خاک غلتیدن چرا؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر