- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به چشم کم مبین ای کج نظر دلهای پر خون را که ناز خیمه لیلی است در سر، داغ مجنون را
2 به مژگان تر من قطره خون را تماشا کن ندیدی گر به دوش کوهکن تمثال گلگون را
3 نظربندست عاشق رو به هر جانب که می آرد غزالان را ببین چون در میان دارند مجنون را
4 تو گر هموار باشی، آسمان هموار می گردد که از سیلاب در خاطر غباری نیست هامون را
5 خرام بیخودی دست طمع در آستین دارد مده در مجلس می جلوه آن بالای موزون را
6 به غیر از دختر رز کیست در میخانه همت که بخشد گوشه ای، از خاک بردارد فلاطون را
7 درین صحرای وحشت آشنارویی نمی بینم مگر زنجیر بر زانو گذارد پای مجنون را
8 به مضمون گر چه از خط می رسند اهل نظر صائب خط او پرده فهمیدگی گردید مضمون را