رفتی و خط و خال تو از دل نمی رود
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
1 رفتی و خط و خال تو از دل نمی رود این نقش دلنشین ز مقابل نمی رود
2 گرد کدورت از دل بیرحم گلرخان بی بال وپر فشانی بسمل نمی رود
3 یک سو گذار شرم که بی روی گرم شمع پروانه بی حجاب به محفل نمی رود
4 افسردگان چو سنگ نشانند خرج راه پای به خواب رفته به منزل نمی رود
5 دل را بهم شکن که ازین بحر پرخطر تا نشکند سفینه به ساحل نمی رود
6 تا غوطه در عرق نزند جبهه کریم گرد خجالت از رخ سایل نمی رود
7 بی پیچ وتاب نیست غبارم چو گردباد از مرگ خار خار تو از دل نمی رود
8 از پا شکستگان چراغ است تیرگی زنگ کدورت از دل عاقل نمی رود
9 از دور باش وحشت مجنون دور گرد صائب به طوف بادیه محمل نمی رود
ادامه توضیحات شاعر