برخوری زان لب میگون که از صائب تبریزی غزل 6505

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

برخوری زان لب میگون که ز اندیشه او

1 برخوری زان لب میگون که ز اندیشه او مست شد عالم و مهرست همان شیشه او

2 بیستون خانه زنبور شود از فرهاد کند اگر از دل شیرین نشود تیشه او

3 از فلک چشم مدارید درستی زنهار که فتاده است ز طاق دل ما شیشه او

4 هر که را فکر سر زلف تو بر هم پیچید شد پریخانه چین خلوت اندیشه او

5 رخنه در بیضه فولاد کند چون جوهر دانه ء خال تو کز دام بود ریشه او

6 دل هر کس هدف ناوک بیداد تو شد برق بیرون نتواند رود از بیشه او

7 مرو از راه به دلجویی خالش صائب که جگرخواری عشاق بود پیشه او

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر