ای ره خوابیده را از نقش پایت بال‌ها
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
1 ای ره خوابیده را از نقش پایت بال‌ها از خرامت عالم آسوده را زلزال‌ها
2 دل که از نقش تمنا در جوانی ساده بود شد ز پیری عنکبوت رشته آمال‌ها
3 محو و اثبات جهان در عالم حیرت یکی است فارغ است آیینه از آمد شد تمثال‌ها
4 نوش این محنت‌سرا را نیش‌ها در چاشنی است پرده ادبار باشد سربه‌سر اقبال‌ها
5 آسمان می‌بالد از ناکامی ما خاکیان می‌شوند از تشنگی سیراب این تبخال‌ها
6 دشمن مرگ سبک‌روحند دنیادوستان در گران‌باری بود آسایش حمال‌ها
7 ریزش این تنگ‌چشمان تشنگی می‌آورد وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال‌ها
8 بی‌گناهان در غضب حد گنهکاران خورند می‌زنند از خشم، شیران بر زمین دنبال‌ها
9 گوشه امنی مگر صائب به فریادم رسد خانه زنبور شد گوشم ز قیل و قال‌ها
دیدگاه‌ها **