- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زان آتشین میی که ز لب در ایاغ توست یاقوت آبدار بتان سنگداغ توست
2 نتوان ز جستجو به تو هر چند راه برد هر کس برون دویده ز خود در سراغ توست
3 چشمی که چون ستاره نظربند خواب نیست حیران پرتو گهر شبچراغ توست
4 دلهای پاره پاره خونین دلان خاک در چشم عارفان گل صد برگ باغ توست
5 در چشم من ز سنبل فردوس بهترست آشفته خاطری که پریشان دماغ توست
6 از درد اگر به صاف بود چشم دیگران ما را نظر ز صاف به درد ایاغ توست
7 از روی آتشین تو بی بهره ایم ما هر چند نور دیده ما از چراغ توست
8 خواهد حباب وار سرت را به باد داد این باد نخوتی که گره در دماغ توست
9 چون صائب آن که چاشنی درد یافته است قانع به زخم خار ز گلهای باغ توست