1 ای دهان تو و گفتار ز هم شیرین تر لب لعل تو و رخسار ز هم رنگین تر
2 درمیان لب لعل و سخنت حیرانم که ازین هردو کدام است زهم رنگین تر
3 گر چه در شرم و حیا چهره مریم مثل است هست رخسار تو صد پرده ازو شرمین تر
4 قاف هر چند گرانسنگ و گران تمکین است کوه تمکین تو صد پله بود سنگین تر
5 چه گشایش طمع از باغ و بهاری دارم که جبین گلش از غنچه بود پر چین تر
6 برندارد نظر از بال وپر خود طاوس هرکه آراسته تر از همه کس خودبین تر
7 دولت هرکه درین دایره بیدار ترست خواب او هست به میزان نظر سنگین تر
8 کبر مفروش به مردم که به میزان نظر زود گردد سبک آن کس که بود سنگین تر
9 ازجهان تلخی بسیار کشیدم صائب که ز شیرین سخنان شد سخنم شیرین تر
دیدگاهها **