صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

ای ز مژگان تو در چشم گلستان از صائب تبریزی غزل 300

غزل 300 ام از 9863 غزلیات

ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها

1 ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها گل ز سودای رخت افتاده در بازارها

2 هر سحرگه کیمیای سرخ رویی می زند آفتاب رحمت عام تو بر دیوارها

3 اهل تقوی هر سحر در قلزم خون می کشند همچو صبح از دستبرد غمزه ات دستارها

4 کمترین بازی درین میدان بود سر باختن در کف طفلان چو چوگان است اینجا دارها

5 چشم پر کار تو از اهل سلامت می کشد نغمه اقرارها از پرده انکارها

6 تا نیارد بخیه راز ترا بر روی کار چرخ دارد از کواکب بر دهن مسمارها

7 چار بازار عناصر پر مکرر گشته است وقت آن آمد که برچینند این بازارها

8 خاکساران غافل از احوال عالم نیستند در بغل آیینه ها دارند این دیوارها

9 ما نه مرد گفتگوی عشق بودیم از ازل جست برقی، آب شد مهر لب گفتارها

10 گر چنین عشق حقیقی بر تو پرتو افکند خط کشد فکر تو صائب بر سر گفتارها

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها

شاعر شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها صائب تبریزی می باشد.

شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها چیست ؟

قالب شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها غزل است

مضمون اصلی شعر ای ز مژگان تو در چشم گلستان خارها چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر