-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خط مشکین تو نقش تازه ای بر کار بست مصحف روی ترا شیرازه از زنار بست
2 از فروغ حسن نتوان کرد در رویش نگاه جوش گل راه تماشایی بر این گلزار بست
3 جوش خون بی بخیه می سازد دهان زخم را شکوه چون زور آورد نتوان لب اظهار بست
4 جذب عشق از در درون می آورد معشوق را طوطی ما را شکر در پسته منقار بست
5 در محبت کم گناهی نیست اظهار وجود تا نفس باقی است نتوان لب ز استغفار بست
6 کعبه سنگ ره نشد سرگشتگان عشق را چون تواند نقطه راه گردش پرگار بست؟
7 گرم دارد جوش بلبل صحبت گلزار را شد جهان افسرده تا صائب لب از گفتار بست