- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زخنده تو گره در دلی نمی ماند تو چون گشاده شوی مشکلی نمی ماند
2 اگر بهارتویی شوره رار گلزارست اگر کریم تویی سایلی نمی ماند
3 به حرف اگر ندهم دل ز بی شعوری نیست تو چون به حرف درآیی دلی نمی ماند
4 جهان به دیده ارباب معرفت هیچ است چو حق ظهور کند باطلی نمی ماند
5 اگر چه منزل این راه دور بسیارست تو چون زخودگذری منزلی نمی ماند
6 هزار بار به از آمدن بود رفتن ز زندگانی اگر حاصلی نمی ماند
7 تمام مشکل عالم درین گره بسته است چو دل گشاده شود مشکلی نمی ماند
8 صریر کلک تو می آورد جنون صائب به مجمعی که تویی عاقلی نمی ماند