- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل رخسار تو هرجا که نمودار شود باغ بر شبنم گل بستر بیمار شود
2 عشق فکر دل افگار ز من دارد بیش دایه پرهیز کند طفل چو بیمار شود
3 آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر چشم دارم به همین درد گرفتار شود
4 عشق تا نیست خرد تیغ زبانی دارد صبح چون شد علم شمع نگونسار شود
5 تن چو کاهید ز غم، رشته جان می گردد دل چو گردید تنک، پرده اسرار شود
6 گلشنی را که کند ناز چمن پیرایی بر دل غنچه نسیم سحری بار شود
7 از صفای دل ما حسن بود جلوه طراز آه ازان روز که آیینه ما تار شود
8 می توان رفت به یک چشم پریدن تا مصر بوی پیراهن اگر قافله سالار شود
9 غفلت راهنمایان نپذیرد اصلاح راه خوابیده محال است که بیدار شود
10 یوسف آن است که خود را نکند گم، هرچند ساحت روی زمین پر ز خریدار شود
11 سخن از مستمعان قدر پذیرد صائب قطره در گوش صدف گوهر شهوار شود