- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دست دست توست میی در ایاغ ریز بر هر زمین که رسی رنگ باغ ریز
2 جام جم و سفال، گل یک حدیقه اند مانند شیشه می به لب هر ایاغ ریز
3 زان باده ای که ریگ روان تردماغ ازوست یک قطره درپیاله این بیدماغ ریز
4 ذوق کدام باده به خوش دشمن است؟ تا عندلیب مست شود خون زاغ ریز
5 بلبل برای چیست خس و خار آشیان؟ مشتی به چشم رخنه دیوار باغ ریز
6 دستت اگر به سوده الماس می رسد درآستین زخم و گریبان داغ ریز
7 صائب بکش ز میکده عشق ساغری ته جرعه نشاط به رخسار باغ ریز