- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای از خراباتت زمین دُرد ته پیمانهای در پای شمعت آسمان پرسوخته پروانهای
2 از آرزوی صحبتت، از اشتیاق دیدنت هر بلبلی شیونگری، هر شاخ گل حنانهای
3 جوش اناالحق میزند، گلبانگ وحدت میکشد از نغمه توحید تو ناقوس هر بتخانهای
4 هر ذره دارد در بغل خورشیدی از رخسار تو هر قطره دارد در گره از چشم تو میخانهای
5 تا چند در خوف و رجا عمر گرامی بگذرد؟ یا لنگر عقل گران، یا لغزش مستانهای
6 از دیدهٔ بیدار من چشم کواکب گردهای از چشم خوابآلود تو خواب بهار افسانهای
7 از سینه صد چاک خود صائب شکایت چون کند؟ بر قدر روزن میفتد خورشید در هر خانهای