می شوی آواره از عالم عنان از صائب تبریزی غزل 4642

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

می شوی آواره از عالم عنان ما مگیر

1 می شوی آواره از عالم عنان ما مگیر راه بر سیلی که دارد روی دریا مگیر

2 بخیه منت جراحت را کند ناسورتر رشته از مریم مخواه و سوزن از عیسی مگیر

3 رتبه کامل عیاران ازمحک ظاهر شود تن به سنگ کودکان ده ،دامن صحرامگیر

4 گریه های تلخ دارد خنده های شکرین گردهد دامن به دستت گل ز استغنامگیر

5 دوزخ نقدست صحبت با خدا بیگانگان رحم برخود کن ،درین زندان وحشت جامگیر

6 جوش این میخانه از رخسار آتشناک توست ای بهشتی روی از خاک شهیدان پامگیر

7 می کند ناسور داغ تشنگی راآب شور چون صدف دندان به دل نه ،آب از دریامگیر

8 می شود آخربیابان مرگ، جویای سراب رحم اگر برپای خود داری پی دنیامگیر

9 در سیاهی یافت صائب خضر آب زندگی هیچ دامانی بغیر از دامن شبهامگیر

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر