صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

به زور خود شدی مغرور تا از صائب تبریزی غزل 364

غزل 364 ام از 9863 غزلیات

به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را

1 به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را نکردی گوش بر تعلیم ما تا باختی خود را

2 ندانستی که چشم بد نکویان را زیان دارد نظر بر کعبتین انداختی تا باختی خود را

3 شد از آیینه ات نور حجاب و شرم رو گردان به موج باده گلرنگ تا پرداختی خود را

4 سخن از پاکی دامن مگو ای ماه تردامن که پیش مهر کردی پشت خم، تا ساختی خود را

5 چه خصمی داشتی با حسن روز افزون خود یارب؟ که از طاق دل اهل نظر انداختی خود را

6 سر حرف شکایت باز کردی بی سبب صائب میان عاشقان بدنام و رسوا ساختی خود را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را

شاعر شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را چه کسی است ؟

شاعر شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را صائب تبریزی می باشد.

شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را چیست ؟

قالب شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را غزل است

مضمون اصلی شعر به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر